تندیس نامت

ساخت وبلاگ

دوستت دارم و این آغاز یک ویرانی است
دوستت دارم،جهانم بی تو حجمی فانی است

شب که تنهاییم آغوش تو را تن میکند
کلبه ام را شهوت یک بوسه روشن میکند

من بدون عشق پاکت توی شب گم میشوم
سنگ تیپا خورده ای در جمع مردم میشوم

بی تو در تکرار،در تکرار،در تکرار شب
میشود تقدیر تقویمم،و هر تکرار شب

با خیالت هرشب از تنهایی ام کم میکنم
بودنت را توی تقدیرم مجسم میکنم

بودنت دفترچه ی عمر مرا وا میکند
صفحه ی سنگین غم های مرا تا میکند

رفتنت حجم غلیظ مردنی تدریجی است
گم شدن در خلسه ای مابین مرگ و گیجی است

روزها،شبها،جهانم خیس نامت میشود
سایه بر دیوارها تندیس نامت میشود

فکر کن روزی نباشی،زندگی جان میدهد
بودنم یک آن به نبض خویش پایان میدهد

هرشب آغوشم تورا گم میکند،کم میشوم
توی تنهایی نمادی از جهنم میشوم

من خودم را در نفس های تو پیدا میکنم
بی تو نبضم را شبی در کوچه حاشا میکنم

دوستت دارم و این آغاز یک ویرانی است

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و یکم خرداد ۱۳۹۶ساعت 3:34  توسط اکبرعسکری  | 
شمیم تغییر...
ما را در سایت شمیم تغییر دنبال می کنید

برچسب : تندیس,نامت, نویسنده : bidekaan-askari بازدید : 115 تاريخ : دوشنبه 27 شهريور 1396 ساعت: 3:39