سنگ بزرگ

ساخت وبلاگ

*شوشتروگتوندارث پدری هیچکس نبوده ونیست*

بسیاری تصور می کنند با اتفاقی که در افطاری روستای چم عربان رخ داد و پوشش گسترده کانالهاورسانه های منتسب به سادات ابراهیمی وی این توانایی را داشته است که ازگیلانی وسایرکاندیداهاعبور و راه خود را جدا کنداماسادات ابراهیمی مدت هاست که مورد عبور واقع شده است و در تقلای بازگشت است...
سادات ابراهیمی این روزها کاملا باسادات ابراهیمی 86 و 90 و 94 متفاوت است، او زمانی تیتر یک اخبار مهم بود و امروز در تقلای برای بقای در سیاست است و این روزها بیش از هر زمانی از قرار دادن خود در آغوش بعضی ازکاندیداهاو کنار آمدن باآنهاپشیمان است....
 گرچه در آن روزها راهی نداشت وگیلانی با وجودسادات ابراهیمی یا نبود سادات ابراهیمی پیروز حوزه شوشتروگتوندولوباتعداددرصدپایین بود ؛ جایی که روزی بزرگان آن در کنارسادات ابراهیمی می نشستند و استراتژی انتخابات را بررسی می کردند حال پشت سردارگیلانی راه می روند و سیاست جذب مخالف گیلانی را بیش از پیش به رخ می کشانند...
به نظرمیرسدسادات ابراهیمی این روزها فقط تفنگ دارد با تعدادی فشنگ که از قضای حادثه مشقی اند و دیگر کسی را هم آنچنان ندارد که برایش دست به ماشه انتخاباتی ببرد و نتیجه را به گونه ای دیگر رقم بزنند حتی نزدیک ترین یاران فکری وی از کنارش پراکنده شده اند ویاخود مدعی ورود هستند یا در شقه آن طرف ودرآغوش رقیب قرار گرفته اند...
سادات ابراهیمی مانند شیری تنها در بیشه مانده است و ترس از آن دارد که بیشه را هم از دست بدهد...
هنگامه انتخابات 94 فرامی رسد اما افرادی که درانتخابات گذشته دوشادوش سادات ابراهیمی بودندبخاطرتبعیض هایی که ایشان درطول وکالتش برای افرادخاصی قائل شده بودندازاطرافش پراکنده شدندوبه جناح رقباپیوستندتا به نوعی از پیش اعلام شکست ایشان را با زبان بی زبانی اعلام کنند، در این اثنا حافظ فال بدشانسی سادات ابراهیمی راهم روکرد و در زادگاهش هم رای نیاورد تا مرد روزهای نفسگیر انتخابات شوشتروگتوند در شعیبیه کاملا خلع سلاح شود....
سادات ابراهیمی بعد از خلع سلاح وشکست سکوت می کند ولی در چند جا اشارات کوچکی می کند و عملا راه خود را از بعضی ازافرادجدا می کند و دیگر سخنی از شنیدن صدای واحد درشوشتر نمی زند و از ارثیه پیوستن بزرگان بختیاری به خود سخن میگویدو باعث می شود تا اذهان به سمت تفکر خطرناک قومیت‌گرایی سوق داده شود اما این اشاره کوچک سادات ابراهیمی لازم بود تا نگارنده با نوشتن یادداشت"شوشتروگتوند ارث پدری هیچکس نبوده و نیست" به سادات ابراهیمی گوشزد کند که دیگر حرفش و سخنش در نسل جدید شوشتروگتوند کارگر نیست وبهتراست دلخوش به سراب لشکر70هزارنفری نباشدکه سنگ بزرگ علامت نزدن است هرچنداین به این معنی نیست که توانمندی های خود را کوچک بپندارد بلکه به این معنی است که سادات ابراهیمی باید منطقی باشد؛ منطقی بودن به معنی بیخیال شدن از سنگ ها و آرزوهای بزرگ نیست بلکه به معنی شکستن سنگ های بزرگ به سنگ های کوچک تر است.
سادات ابراهیمی بایددر ذهنش سنگ ها و اهداف بزرگ را انتخاب کند اما در عمل آن را به خرده سنگ هایی تبدیل کرده و آن ها را برداردچراکه دیر تر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است...

اکبرعسکری

شمیم تغییر...
ما را در سایت شمیم تغییر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bidekaan-askari بازدید : 86 تاريخ : سه شنبه 28 خرداد 1398 ساعت: 12:44